مردم زمان غیبت آن امام که معتقد به امامت و منتظر ظهور او هستند، از مردم هرزمانى برترند، زیرا خداى تعالى عقل، فهم و معرفتى به آنها عطا فرموده است که غیبت نزد آنان به منزله مشاهده است . . .
به گزارش آینده روشن، شیخ صدوق که رحمت و رضوان الهی بر او باد، در کتاب "کمال الدین و تمام النعمه" از زبان تک تک امامان معصوم به روایات و احادیثی اشاره می کند که در باب مهدویت و ظهور حضرت مهدی(عج) و غیبت وارد شده است. غالب احادیث و روایاتی که ذکر شده است، ازجمله احادیث معتبر و دسته اولی است که در باب مهدویت برای شیعیان بسیار مهم و از نظر معرفتی، دارای ابعاد گوناگون است. در ادامه به ۸ حدیثی که ایشان از امام زین العابدین(ع) ذکر کرده اند، می پردازیم.
.'
'.
مردم زمان غیبت آن امام که معتقد به امامت و منتظر ظهور او هستند، از مردم هرزمانى برترند، زیرا خداى تعالى عقل، فهم و معرفتى به آنها عطا فرموده است که غیبت نزد آنان به منزله مشاهده است . . .
به گزارش آینده روشن، شیخ صدوق که رحمت و رضوان الهی بر او باد، در کتاب "کمال الدین و تمام النعمه" از زبان تک تک امامان معصوم به روایات و احادیثی اشاره می کند که در باب مهدویت و ظهور حضرت مهدی(عج) و غیبت وارد شده است. غالب احادیث و روایاتی که ذکر شده است، ازجمله احادیث معتبر و دسته اولی است که در باب مهدویت برای شیعیان بسیار مهم و از نظر معرفتی، دارای ابعاد گوناگون است. در ادامه به ۸ حدیثی که ایشان از امام زین العابدین(ع) ذکر کرده اند، می پردازیم.
۱- ابوحمزه گوید از امام سجّاد(ع) شنیدم که مىفرمود: خداى تعالى محمّد و علیّ و ائمّه یازدهگانه را از نور عظمت خود آفرید، ارواحى که از ضیاء نور او بودند، آنان پیش از آنکه خداوند خلق را بیافریند او را مىپرستیدند و تسبیح و تقدیسش مىکردند، آنان ائمّه هادیه از آل محمّد(ص) هستند.
مصنّف این کتاب رضى اللَّه عنه گوید: این خبر با الفاظ دیگر نیز روایت شده است امّا مسموع من همان است که ذکر کردم.
۲- ابوخالد کابلیّ [ملقب به کنکر] گوید: بر مولاى خود امام زین العابدین(ع) وارد شدم و بدو گفتم: یا ابن رسول اللَّه! کسانى که خداى تعالى طاعت و مودّتشان را واجب ساخته و اقتداى به آنان را پس از پیامبر اکرم(ص) واجب گردانیده است چه کسانى هستند؟ فرمود: اى کنکر! اولى الامرى که خداى تعالى آنها را ائمّه مردم گردانیده و طاعتشان را بر آنها واجب ساخته است عبارتند از: امیرالمؤمنین علیّ بن أبى طالب(ع) سپس حسن و سپس حسین دو فرزند علیّ بن أبى طالب سپس امر به ما منتهى گردید و بعد سخنى نفرمود.
گفتم اى سرورم! از امیرالمؤمنین علىّ(ع) براى ما روایت شده است که زمیناز حجّت خداى تعالى بر بندگانش خالى نمىماند، حجّت و امام پس از شما کیست؟ فرمود: فرزندم محمّد و نام او در تورات باقر است و علم را موشکافانه مىشکافد، او حجّت و امام پس از من است و پس از محمّد فرزندش جعفر و او را در آسمان ها صادق مىگویند، گفتم: اى سرورم! چرا نام او صادق شده است درحالى که همه شما صادق هستید؟ فرمود: پدرم از پدرانش از رسول خدا(ص) روایت فرموده است: آنگاه که فرزندم جعفر بن محمّد بن علیّ ابن حسین بن علیّ بن أبى طالب(ع) متولّد شد، نامش را صادق بگذارید که پنجمین از سلاله او فرزندى است که نامش جعفر است که از روى تجرّى بر خداى تعالى و دروغ بستن بر او ادّعاى امامت مىکند و او نزد خدا جعفر کذّاب و مفترى بر خداى تعالى است و مدّعى مقامى است که اهل آن نیست و مخالف پدر خویش و حسود بر برادر خود است او کسى است که مىخواهد در هنگام غیبت ولىّ خداى تعالى او را بر ملا سازد، سپس علیّ بن الحسین(ع) به سختى گریست آنگاه فرمود: گویا جعفر کذّاب را مىبینم که طاغى زمانش را وادار مىکند تا در امر ولى اللَّه و غایب در حفظ الهى و موکّل بر حرم پدرش تفتیش کند به خاطر جهلى که بر ولادت او دارد، و حرصى که بر قتل او دارد اگر به او دسترسى یابد، وطمعى که به میراث او دارد تا آن را به ناحقّ غصب کند.
ابوخالد گوید: گفتم: یا ابن رسول اللَّه! آیا چنین چیزى واقع خواهد شد؟
فرمود: به خدا سوگند واقع خواهد شد و آن در صحیفهاى که نزد ماست مکتوب است، صحیفهاى که در آن ذکر محنت هایى است که بر ما پس از رسول خدا جارى مىشود. ابو خالد گوید: گفتم: یا ابن رسول اللَّه! بعد از آن چه خواهد شد؟
فرمود: آنگاه غیبت ولىّ خدا طولانى خواهد شد او دوازدهمین از اوصیاى رسول خدا(ص) و ائمّه پس از اوست. اى ابا خالد! مردم زمان غیبت آن امام که معتقد به امامت و منتظر ظهور او هستند از مردم هر زمانى برترند، زیرا خداى تعالى عقل و فهم و معرفتى به آنها عطا فرموده است که غیبت نزد آنان به منزله مشاهده است، و آنان را در آن زمان به مانند مجاهدین پیش روى رسول خدا(ص) که با شمشیر به جهاد برخاستهاند قرار داده است، آنان مخلصان حقیقى و شیعیان راستین ما و داعیان به دین خداى تعالى در نهان و آشکارند، و فرمود: انتظار فرج خود بزرگترین فرج است.
این حدیث را علیّ بن احمد بن موسى و محمّد بن احمد شیبانىّ و علیّ بن عبد اللَّهورّاق نیز با سند خود از امام سجّاد(ع) براى ما روایت کردهاند.
مصنّف این کتاب رضى اللَّه عنه گوید: إخبار امام زین العابدین(ع) از جعفر کذّاب خود دلیلى بر امامت اوست و مثل آن از امام هادى(ع) نیز روایت شده است که چون جعفر متولّد شد مسرور نگردید و خبرداد که به زودى خلق بسیارى را گمراه خواهد کرد و آن نیز دلیلى بر امامت اوست، زیرا براى امامت دلیلى بزرگتر از آن نیست که امام از آنچه در آینده واقع خواهد شد خبر دهد و همان هم واقع گردد، و مثل این است دلیل عیسى بن مریم(س) بر نبوّتش آنگاه که به مردم خبر داد که در خانههاى خود چه مىخورند و چه ذخیره مىکنند، همچنان که پیامبر اکرم(ص) نیز چنین بود و آنگاه که ابوسفیان تسلیم پیامبر مىشد، در دل گذرانید که چه کسى چنین مىکند که من کردم؟ دستم را در دستش گذاشتم؟ آیا من نمىتوانستم لشکریانى از حبشیان و کنانه علیه او گرد آورم و با او روبه رو شوم و شاید او را دفع مىکردم! در این هنگام پیامبر اکرم(ص) از خیمه خود ندا کردند: اى اباسفیان! آنگاه خدا تو را خوار مىکرد! و این نیز دلیلى بر پیامبرى اوست بمانند دلیلى که عیسى بن مریم بر نبوّت خود داشت، و هرکدام از ائمّه که این چنین امور غیبى را إخبار کنند، دلیلى بر مردم اقامه کردهاند که آنها امام مفترض الطاعه از جانب خداى تعالى هستند.
فاطمه دختر محمّد بن هیثم گوید: وقتى که جعفر متولّد شد من در خانه امام هادى(ع) بودم و اهل خانه به این ولادت مسرور شدند، به نزد امام هادى(ع) رفتم و او را مسرور نیافتم، گفتم: اى سرورم! چرا شما را به واسطه این مولود شادان نمىبینم؟ فرمود: این امر بر تو سهل خواهد شد زیرا به زودى او خلق کثیرى را گمراه مىسازد.
۳- سعید بن جبیر گوید: از امام زین العابدین(ع) شنیدم که مىفرمود: درقائم ما سنّت هایى از انبیاء وجود دارد: سنّتى از پدرمان آدم(ع) و سنّتى از نوح و سنّتى از ابراهیم و سنّتى از موسى و سنّتى از عیسى و سنّتى از ایّوب و سنّتى از محمّد(ص)، امّا از آدم و نوح طول عمر، و امّا از ابراهیم پنهانى ولادت و کنارهگیرى از مردم، و امّا از موسى خوف و غیبت، و امّا از عیسى اختلاف مردم در باره او، و امّا از ایّوب فرج پس از گرفتارى، و امّا از محمّد(ص) خروج با شمشیر است.
۴- محمّد بن علیّ بن بشّار به سند خود از سعید بن جبیر روایت کند که از امام زین العابدین(ع) شنیدم که مىفرمود: در قائم سنّتى از نوح است که آن طول عمر مىباشد.
علیّ بن احمد دقّاق نیز به سند خود از سعید بن جبیر حدیث فوق را روایت کرده است.
۵- و به همان سند از امام زین العابدین(ع) روایت شده است که فرمودند:
ولادت قائم ما بر مردم پنهان است تا به غایتى که بگویند: هنوز متولد نشده است، تا وقتى که ظهور کند بیعت کسى بر گردنش نباشد.
۶- عمرو بن ثابت گوید: امام زین العابدین(ع) فرمود: کسى که در غیبت قائم ما بر موالات ماپایدار باشد، خداى تعالى اجر هزار شهید از شهداى بدر و احد به وى عطا فرماید.
۷- ثابت ثمالیّ از امام سجّاد(ع) روایت کند که فرمود: این آیه درباره ما نازل شده است: "وَ أُولُوا الْأَرْحامِ بَعْضُهُمْ أَوْلى بِبَعْضٍ" و این آیه نیز در باره ما نازل شده است: "وَ جَعَلَها کَلِمَةً باقِیَةً فِی عَقِبِهِ" و امامت تا روز قیامت در نسلحسین بن علیّ بن أبى طالب(ع) است، و براى قائم ما دو غیبت است که یکى از دیگرى طولانىتر است، امّا غیبت اوّل شش یوم یا ۶ ماه یا ۶ سال به طول مىانجامد و امّا غیبت دیگر طولانى مىشود تا به غایتى که بیشتر معتقدین به آن امام از این امر باز گردند و بر آن ثابت نمانند مگر کسى که یقینش قوى و معرفتش درست باشد و در دلش حرجى از آنچه حکم مىکنیم نبوده و تسلیم ما اهل بیت باشد.
۸- و باز ثابت ثمالىّ از امام سجّاد(ع) روایت کند که فرمود: با عقول ناقصه و آراء باطله و قیاس هاى فاسده به دین خداى تعالى نمىرسند و آن جز با تسلیم به دست نمىآید، و هر که تسلیم ما شد سالم مىماند، و هر که به ما اقتدا کرد هدایت مىیابد، و هر که به قیاس و رأى عمل کند هلاک مىشود، و هر که در آنچه مىگوئیم شکّى داشته باشد یا در آنچه حکم مىکنیم حرجى داشته باشد، به خدایى که سبع المثانى و قرآن عظیم را فرو فرستاده است، کافر شده است درحالى که خودش هم نمىداند.
:: موضوعات مرتبط:
يامهدي بيا ,
,
:: برچسبها:
روایات امام سجّاد(ع) در باره دوازدهمین امام و غیبت ,
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4